Thursday, February 17, 2005

-

اگه آدم بخواد بگه برای نوشتن یه متن کوتاه روزانه اعم از هر حرف یا درددلی وقت نداره، میشه به صحت حرفش شک کرد. بلاخره برای گرفتارترین دوره ها هم 10 الی 15 دقیقه چیزی نمیشه. مشکل معمولا مشکل دله. هرکی رو هم میبینین که یدفه کم حرف میشه، به شکلی از این مدل گرفتاریها دچار شده!

امروز زیاد حرفی برای نوشتن ندارم. (یعنی از همون دلایل فوق الذکر!) بگذریم. دوست داشتم تواناییشو داشتم که راحتتر حرفامو بنویسم. با همون فرضی که دوست داشتم، مثل یک دفترچه خاطرات معمولی. چیزی که هیچوقت نداشتم اگرچه اغلب اوقات برام جالب بوده. چیزی که حتی سعی نکردم داشته باشم بجز یک بار! که اون هم چندروزی بیشتر طول نکشید.
نمیدونم هوای اینجا واقعا گرفتست یا الان الکی احساس نفس تنگی گرفتم. به ندرت اینطور حالتی داشتم پس بعیده که بخاطر احساسات باشه، احتمالا باز این سیستم تهویه رو گذاشتن رو درجه سونا! برم یه هوایی بخورم و بیخود اراجیف ننویسم!

آدم