Monday, January 17, 2005

سیب زمینی

حکایت من هم انگار شده همین.نمیدونم که جاخالی دادن از نوشتن دراینجا برای چی شروع شدولی هرچه بیشتر میگذره به نظرم میاد که چه کار سختیه و اینکه کلا جواینجا کلی فرق کرده است.
خیلی خوشحالم که این آقای همسر ما با اینهمه مشغله توانسته اینجا رو نگه داره و دوستهای خوبی هم پیدا کنه .
نمیدونم که باز هم مینویسم, ولی فکر کنم که آقایون احتیاج بیشتری دارن به جایی که حرف دلشون رو بنویسند.ممنون از همه که خیلی لطف دارن ,امیدوارم که بتونم بنویسم و این طلسم رو بشکنم


حوا