Tuesday, March 08, 2005

فرنگ!

تو ایران اغلب اوقات خریدامونو از یک سوپر خاص میکردم. اگرچه کمی دورتر بود از خونه ولی مثلا دلم خوش بود که آدم باحالیه و مثلا سر همین مشتری بودن هم کمی هوای مارو داره. خلاصه دیگه مزایای این آشنایی مثلا نهایتا این بود که اگه جنس مونده داشت، مارو در جریان میذاشت که اونو نخرین بهتره. یا اگه تو شونه تخم مرغ، شکسته پیدا میکردم حاضر بود برام عوض کنه و مثل بقیه نگه آقا ما خودمونم همینطوری خریدیم!!

چند وقت پیش به همین مناسبت یاد اون بنده خدا افتادم. رفته بودم تخم مرغ بخرم. از مدل کمی ارزونترش فقط یک بسته مونده بود که من برداشتم و رفتم حساب کنم. یارو خودش بررسی کرد و یدونه ترک خورده توش پیدا کرد. بهم پیشنهاد داد که عوضش کنم، منم که هم میدونستم نیست و هم حوصلشو نداشتم توجه نکردم و گفتم بده بریم. وقتی دید اینطوریه و شاید فکر کرد که من متوجه نشدم، خودش پاشد رفت و یه بسته دیگه آورد از نوع بهتر و البته گرونترش. گفتم بابا بیخیال، حالا چند بدم؟ گفت این فقط بجای اونه که خراب بود و قبول نکرد که تفاوت قیمتشو بگیره.
اینم از مسئولیت پذیری اینجایی و اونجایی.

آدم