Friday, October 01, 2004

عادت

آدم خیلی راحت و بدون اینکه متوجه بشه به شرایط عادت میکنه. این خیلی ویژگی جالبیه ولی نمیشه هیچوقت گفت که خوبه یا بد.

دیروز که کمی شبکه لنگ میزد و نمیشد به راحتی به اینترنت دسترسی داشته باشیم تازه متوجه شدم که چقدر به این مساله عادت کردم. توی ایران هم زیاد از اینترنت استفاده میکردم و فکر نمیکردم اینجا برام خیلی به اینصورت در بیاد ولی اینترنت سریع و 24 ساعته (و مفت) یه چیز دیگست. خلاصه خیلی سخت گذشت مخصوصا اینکه دیگه امکان چت و دسترسی به حوا هم نبود و مجبور بودیم مثل زمان جوونیا، با دود به هم پیام بدیم (و من حضور غیاب بشم;) ). تازه قطع کامل نبودم و مثلا قطع و وصل میشد یا اینکه سرعت پایین بود ولی واقعا مثل این بود که یه چیزی کمه!

نمیدونم اگه خدای نکرده، زبونم لال، زبونم لال، بعد از 120 سال به ایران برگردیم میخوام چکار کنم با اون مشکلات و محدودیتها!

پ.ن. اینو هم دیدم جالبه، گفتم اینجا اضافه کنم: الله اعلم!
به نظر ريش سفيدان منطقه کلمبيايي « شوکو» ، آدم وحوا سياه پوست و پسرانشان هابيل و قابيل نيز سياه بوده اند. وقتي قابيل برادرش هابيل رابا ضربه چوبي کشت، خشم خدا به جوش آمد وقاتل، در برابر خشم خدا، از ترس و احساس گناه، رنگش پريد و پريده تر شد به حدي که تا آخر عمر سفيد ماند. همه ما سفيد ها، فرزندان قابيل هستيم.


آدم