Wednesday, May 18, 2005

حساب، حسابه ... کاکا،برادر!

یه چیزی لازمه به اون قضایای دیروز و موارد و تجربیاتی دلپذیری مثل اون اضافه بشه. اگرچه اینجا خیلی چیزا سر جای خودشه و همه چیز حساب و کتاب داره و مرتبه، ولی هیچی مفت نیست. اگه اتوبوسای شهری اینجا توی ایستگاه واسه مسافر سرخم میکنن و کاهش ارتفاع میدن که بشه راحت از پلشون بالا رفت، یا اگه توی اغلب ایستگاههای مترو آسنسور و امکانات جنبی مناسب هست، یا اگه خیابونا همیشه مرتبه و خط کشیها و چراغها روبراهن، همینطوری و سر لطف نیست. عمرا اینجا اتوبوس با بلیط 10، 20 تومن سوارتون کنه یا با 100 تومن بشه از مترو استفاده کرد یا اینکه از جاده و بزرگراه خوبی استفاده کنی و بخوای با 200 تومن سرو تهشو هم بیاری یا کسی از زیر مالیات سنگین اینجا که به همه چیز اعمال میشه شونه خالی کنه. (قیمتها رو منصفانه و با مقایسه با درآمد دارم مقایسه میکنم نه اینکه یه راست به دلار تبدیل کنم)

توی ایران خیلی چیزا به راحتی و خیلی مفت در دسترسه. اینو در مورد اغلب موارد میشه گفت. از خدمات شهری بگیرین تا سرویسهای اداری یا امکانات آموزشی و همه چیز خلاصه. ولی یه مشکل کوچیک هست. همیچی اونا نظم، عدالت و حساب و کتاب نداره. یعنی یه سرویسی بصورت مفت یا خیلی ارزون در دسترس شهروندان عزیز هست، ولی یه وقتی هم ممکنه مراجعه کنین و نباشه! یا مسئول مربوطه اصلا حال نکرده باشه اون روز!!

اینجا کاملا برعکسه. یعنی هیچی رو به سادگی و ارزون نمیشه بدست آورد. بخوای قدم از قدم برداری، باید براش جون بکنی (واقعا ها) و عرق بریزی و یا درست و حسابی بسلفی (اگه بصورت پیشکی ازت نگرفته باشن!) در عوض خیالت راحته که همیشه همه موارد سر جای خودشون هستن و برای همه هم یکسانه. (چه پسرخاله باشی و چه نباشی)

خلاصه خیلی هم اونطوریا نیست که اینا واسه خلایق خیرات کنن و حتما اوضاع بهتر باشه. هنوز هم مطمئنم که با خلق و خوی خیلی از ایرانیا، همونجا بهتره. چراکه خیلیا به همون عادت کردن و یاد گرفتن که چجوری آبو گل‌آلود کنن تا ماهی بگیرن. اونجا خوبیش اینه که همیشه خودش گل‌آلود هست! ولی کسانی که به این سبک زندگی با حساب و کتاب و زحمت تطبیق دارن جذب یه همچین مسائلی میشن.

آدم