Monday, August 02, 2004

سایبر ورلد!

یک دوست توی یکی از کامنتهای قبلی نوشته بود که کی هستین و کجایین. من که نوشته بودم توی قسمت درباره ما، که ما آدم و حواییم و از اونجایی هم که خدا مارو سر اون قضیه انداخت پایین، الان رو زمینیم! در ضمن از خیر سر همون قضیه بحث آدم و حوا که تقصیر کی بود افتادن پایین، همونطور که میبینین همیشه بین آدم و حواها دعواست. حالا دعوا که نه ولی بحث که هست. تازگیا به عده کشی هم رسیده و فمینیست و اون یکی دیگه که نمیدونم چیه و غیره رو هم برپا کردن که سازمان یافته تر به این جر و بحثها ادامه بدن!

از شوخی بگذریم من توی همون قسمت نوشتم که یکی از حالات جالب دیگه این دنیای مجازی اینه که واقعا فقط و فقط با افکار و اندیشه های تنها سر و کار داشته باشیم. بذاریم کمی هم با این دنیای خارج تفاوت داشته باشه. البته ما هیچ اصراری به این موضع نداریم و به هیچ عنوان حالات دیگه رو رد نمیکنیم ولی این هم برای خودش جالبه. کما اینکه خیلیای دیگه هم کما بیش وضعیت خیلی شناخته شده ای ندارن اینجاها و از هر کسی کمی رو میدونیم.

ولی خوب وقتی میریم سراغ یک نفر، این پیشداوریها و قضاوتها بصورت ناخودآگاه از نمای ظاهری شخص به ما القا میشه. کم و زیاد داره ولی نمیشه منکرش شد. این تاثیر روی همه هست. اگه من یک مرد میانسال باشم که در یک کشور نه چندان معروف کارگری کنم، یا اینکه استاد جوان دانشگاهی باشم در یکی از معروفترین دانشگاهای دنیا، برای شما تفاوت خواهد کرد. یعنی درواقع شما قبل از شنیدن حرفهای من میتونین در موردش قضاوتی بکنین که شاید درست نباشه. و این تاثیر متاسفانه خیلی پایدار هست.

نمیخوام بیشتر از این در مورد این دیدگاه منبر برم و فکر میکنم کلیات مطلب رو رسونده باشم. باز هم میگم این چیزی نیست که بخوایم روش پافشاری کنیم ولی حداقل توی دیدگاه اول به نظرمون اومد که اینطوری جالب باشه. ولی خوب چون خیلی هم سخته شاید به همین زودی سعی کنیم راحتتر صحبت کنیم نه برای منبر رفتن و پیام رسانی بلکه برای اینکه مجبور نشیم خیلی از حرفهای روزمره ای رو که میخوایم همینطوری برای خودمون بنویسیم، سانسور کنیم.

والا از اونجایی که یه فینگیل داریم که هنوز به سوسک میگه ماهی، میشه حدود سن مارو که حدس زد. توی یکی از کشورهای تقریبا پیشرفته هم هستیم و کارم هم جوریه که از صبح تا شب پشت میز میشینم و نهایتا با این کامپیوتر سر و کله میزنم. دریافتی هم شکر خدا بد نیست. البته اگه بخوام مثل خیلیا یکطرفه صحبت کنم و تبدیل ارزی رو بیارم وسط میشه یک مبلغ میلیونی ولی برای زندگی سه نفره ما در اینجا، فقط درصورت صرفه جویی جوابگو هست. وگرنه اگه بخوایم مثل زندگیهای ایرانی (متوسط) ریخت و پاش کنیم، باید چند وقت دیگه دوباره برگردیم به اون زمانا و از برگ واسه ستر عورت استفاده کنیم!! حوا هم تخصصی داره واسه خودش که متاسفانه فعلا بدلیل وجود فینگیلمون نمیتونه بره و عملا در کار ازش استفاده کنه. اینم واسه خالی نبودن عریضه که دل یک دوست نشکسته باشه.

آدم