Wednesday, June 02, 2004

پیشرفت
برخلاف این عنوان، بازم کارا پیشرفتی نکرده. این قضیه اینرسی هم چیز جالبیه ها. به همه جا مرتبط میشه حتی کارای آدم. یه مدت که اصطلاحا روی غلطک میفته همینطور پیش میره و اگه دست انداز بیفته، تا بخوا از این وضعیت درش بیاری الکی کلی طول میکشه. نمیدونم شما هم اینو تجربه کردین؟ حتما آره مگر در یک حالت که کارمند اداری در ایران باشین!
خلاصه حالا که امروزم کلی وقت تلف شد، باشه یه دور هم اینجا بزنم!
چند روز گذشته همه از زلزله مینوشتن و هنوز هم مینویسن. پس به اندازه کافی گفته شده. اگرچه حرف دارم در موردش ولی خوب حداقل باشه برای یه وقت دیگه که تبش خوابیده باشه. ولی من بیشتر دوست دارم از ایران و فرنگ بنویسم و تفاوتاش، و در موردش اگه بشه با بقیه بحث کنم. البته فقط میخوام چیزایی رو که دیدم بیان کنم نه تبلیغ برای یه سمت.
راستش متن در این مورد زیاد دیدم. خیلی از وبلاگها رو یرانیای خارج از کشور مینویسن و خوب تجربه های خیلی بهتری دارن ولی خوب ضرورتا دیدگاهها مثل هم نیست. من فکر میکنم همونطور که خیلی چیز ها نوشته میشه و در نظر گرفته میشه، خیلی چیزها هم فراموش میشه تو این مطالب.
امیدوارم بتونم بیطرفانه بنویسم چون من نه اونجا مشکلی داشتم ونه اینجا. نه اونجا خیلی اوضاعم توپ بود و نه اینجا پول پارو میکنم. نه مشکلی داشتم برای اومدن و نه مشکلی دارم برای برگشتن. خیلی هم آرزوی اینجا رو نداشتم که بخوام کلی زور بزنم. فقط خیلی ساده همون طور که یه روز سر یه اتفاق کوچیک زدن در ... آدم و حوا و از بالا انداختنشون پایین، یه بار دیگه هم زدن و فرستادنشون این ور! با این تفاوت که این دفه مجبور شدن سه تا شوت بزنن چون یه فینگیلی هم اضافه شده بود!
خدا به این پرنیان خانم هم خیر بده که هم کلی ما رو کمک کرد واسه راه اندازی اینجا و هم آدرس اینجا رو به خلایق معرفی کرد.

آدم