Tuesday, July 06, 2004

فرنگ 1
این فرنگ و فرنگیا خیلی چیزاشون فرق میکنه و خیلی چیزاشونم فرق چندانی با ما نداره.
نمیدونم چرا ولی معمولا فقط یک سری چیزای خارج هست که به چشم ماها میاد. دلیلیشو نمیشه به این راحتی پیدا کرد ولی بین تقریبا اغلب افراد مشترکه. معمولا (البته نمیگم همیشه و همه) خوبیها و برتریهای خارج هست که به چشم میاد و در موردش صحبت میشه. حالا ممکنه دیدگاه فرق کنه ولی خوب معمولا مزیت گفته میشه. اگه گهگداری هم از معایبش چیزی میگیم یا میشنویم وقتی هست که میخواد با یک سری مزیت مقایسه بشه وگرنه به تنهایی خیلی بعیده پیش بیاد.
ولی خوب، یه چیز مهم که به نظر خودم اومده مربوط میشه تا حدودی به همین حرفای قبلی. از جمله مسائلی که تا خودم ندیدم از هیچ کس و هیچ جا نشنیده بودم، قانع بودن و مثبت اندیشی ایناست. شاید خیلی ساده یا مسخره به نظر بیاد ولی ...
من فکر میکنم یکی از مهمترین مسائل در مسائل و مشکلات روحی هست که ماها خیلی وقتا باهش درگیر هستیم. نمیخوام یکدفعه بیام یکطرفه صحبت کنم ولی خوب اینم باید گفته بشه. اینجا هم خیلی مشکلات و دردسرها و مسائل خورد وریزه ای که اعصاب خورد کن هستن وجود داره ولی خیلی جالبه که انگار اصلا اینا رو نمیبینن.
اون اوایل فکر میکردم بابا اصلا اینا یه جورایی خنگن و خیلی از این مشکلات مردم، اداره، شهر یا کشورشونو متوجه نمیشن. میگفتم بابا مردم ما تیز بین هستن و حواسشون به جزئیات زندگیشون هست. ولی بعدا که بیشتر بهشون نزدیک شدم و پیش اومد که کمی بیشتر باهشون صحبت کنم دیدم که نه! خیلی هم خوب متوجه خیلی از مشکلات هستن ولی تئوریشون همون قضیه دیدن نیمه پر لیوان هست. خیلی راحت همه چیزو از نگاه مثبتش میبینن. اگه یه چیزیو ندارن، نمیگن نداریم، میگن بجاش فلان چیزو داریم و خوب برای داشتن اون یکی هم تلاش میکنن. اگه مشکلی پیش میاد جنبه های مثبتشو میبینن و میگن و در مورد حل جنبه های منفیش فکر میکنن!
برای خود من که خیلی چیزا اینجا جالبه. البته نه اونایی که قبلا صدها بار شنیدم و توی فیلما دیدم. چیزایی که باعث میشه این خارجیا و زنگیشون اونطوری برای ما جذاب بشن.

آدم