Wednesday, July 28, 2004

خرس و مگس!

حالا که از حیونات نوشتم بذار اینم بنویسم! متاسفانه اگر جه از دوره و زمونه آدم و حوایی گذشته ولی روز به روز به تعداد حیوانات مزاحم و دردسر ساز افزوده میشه! یکی دیگه از این موجودات دوست داشتنی خرسه! از این نمونه غیر نادر بخصوص در ایران و هر کجایی که ایرانی باشه فراوونه. این کیس به خودی خود درحالت غیر فعال قرار داره ولی کاتالیزور ساده و دم دستی به اسم مگس براش وجود داره. کافیه یدونه از این مگسها پیدا بشه که خرسهای اطراف شما رو فعال کرده و یکبار دیگه داستان دوستی خاله خرسه تکرار بشه!

جونم واستون بگه که (اگرچه الان داره واسه خودش میگه!) خیلی چیزها هستن که تعریف ندارن. یعنی در واقع تعریف مطلق و صریحی ندارن و تلاش ما برای بررسی اونها در برخی حالات فقط کارو بدتر میکنه. یکی از این موارد که کاملا نسبی هست و برای هر شخصی و هر شرایطی تعریف متفاوتی به خودش میگیره خوشبختیه! همه ما خیلی وقتها درگیر این مفهوم بودیم، برای شناختش، تعریفش، رسیدن بهش، درکش و ... اینا همه خیلی خوبه. منکر این هم نیستم که باید این مفهوم و راههای رسیدن به اون و موارد مرتبط، مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرن، ولی...

این رو فراموش نکنیم که هر چیزی حد مرزی داره. هیچ کس نمیتونه در مورد خوشبختی کس دیگه اظهار نظر کنه یا تشخیصی بده. متاسفانه این مورد از اون مگسهایی هست که همواره دورو بر ما وجود داره و همیشه زمینه ساز حملات خرسی هست! آخه مگه میشه کسی تشخیص بده که شخص دیگه الان خوشبخته یا نه؟! این احساس برای هر کسی فرق میکنه و اگه ما بخوایم طبق برداشت و فهم خودمون، نسخه ای برای کس دیگه بپیچیم که به نظر ما در گمراهی است و سعی کنیم با معیارهای خودمون خوشبخت یا خوسبختترش بکنیم، به احتمال زیاد از همون عملیات متهورانه خاله خرسی انجام دادیم.

منکر این نیستم که شاید کسی از خیلیای دیگه بهتر بفهمه ولی دلیل نمیشه دانسته ها و فرمولهای اون باعث خوشبختی بیشتر طرف مقابل بشه و این مورد متاسفانه به وفور در اطراف ما ایرانیا بخصوص در جریانه.
شاید کسی که یک کار ساده میکنه و زندگی محقرانه ای داره با همون خوشه.
شاید زوجی که بچه ای نمیتونن داشته باشن، با همون تنهایی خودشون خوشبخت تر باشن.
شاید یک مرد زن ذلیل (یا زن مرد ملیل!) با همون زندگی خودش خوشتره.
شاید اون شبان (قصه معروف موسی) به همون دین و ایمون نادرست خودش خوشبخت تر باشه.
و هزاران شاید دیگه که همه میدونن و هرکدومش میتونه زمینه هزاران بحث داغ باشه که این دوره و زمونه دور و برمون پره از اونها ولی وجوه مشترک همشون زیاده. ای بابا نکنین (نکنیم!) این کارارو یکچنین دخالتهایی و مشورت و راهنماییهای زورکی خیلی وقتها آدمارو بدبختتر میکنه. یکی از باب ترین مسایل این زمینه تحلیل زندگیهای مشترکه. در نگاه اول شاید به نظرتون نیاد ولی به وفور و حتی در تیراژ بالا داره این کار انجام میشه. شاید خیلی از خانواده ها با همون زندگی سرشار از گمراهی و بدبختی و بی مساواتی خوشون خوشتر باشن و با راهنماییها و اطلاع رسانیهای بیمورد ما وضعشون بدتر بشه. قبول کنیم که خوشبختی نسبیه. نسبت به همه شرایط اطراف و خود شخص.

متاسفانه تو این دوره زمونه با گسترش تکنولوژیهای ارتباطی، دیگه کافیه خرسها حتی از راه دور وجود چنین چیزی رو حدس بزنن و با انتشار افکار خودشون که به راحتی میتونه به ذهن مخاطبین نفوذ کنه (چون خیلیها تخصص دارن و واقعا  بیشتر از خیلیها میدونن) اونا رو مثل همون سنگ خاله خرسه حواله کله اون عزیز بدبخت کنن تا برای همیشه خوشبخت بشه!

آدم