Monday, July 12, 2004

گذر

اومدم تو بلاگر یه چیزی رو تغییر بدم دیدم حالا که گذرم اینجا افتاده یه چیزی هم بنویسم.
اگه همیشه نخوام هر چیزی رو به بهترین وجه انجام بدم، خیلی بهتره! (خنده دار شد، بهترین نباشه بهتره!) آره دیگه مثلا همین نوشتن خاطرات و حرفام. اگه هروقت اومدم یه چیزی که به نظرم میاد بنویسم بهتر از اینه که همیشه صبر میکنم تا کلی حرف سنجیده (مثلا) داشته باشم. اصلا خوب نخواستیم. باز میگن کاچی به از هیچی.
امروز اوضاع بد نبود. برعکس اینکه کارا اونطوری که فکر میکردم پیش نرفته بود ولی به خوبی گذشت و برایندش مثبت بود. نمیدونم حتما خدا هوامو داره وگر نه خیلی وقتا اینجوریه و الکی الکی کارا پیش میره. حتما دلش سوخته منو از اون بالاها انداخته پایین واسه یه لقمه اضافه که خوردیم. حالا میخواد دلداری بده.
خدایا شکرت.

آدم